سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که کرده وى او را بجایى نرساند نسب او وى را پیش نراند . [نهج البلاغه]

مرکز اسلامی منچستر

از کلمات قصار امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه 89:

وَ قَالَ ع مَنْ أَصْلَحَ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَللَّهِ أَصْلَحَ اَللَّهُ مَا بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اَلنَّاسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اَللَّهُ لَهُ أَمْرَ دُنْیَاهُ وَ مَنْ کَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ کَانَ عَلَیْهِ مِنَ اَللَّهِ حَافِظٌ

 

و فرمود ( ع ) : هر که رابطه میان خود و خدا را نیکو سازد ، خداوند نیز ، رابطه او را با مردم نیکو سازد . و هر که کار آخرت خود را به صلاح آورد ، خداوند ، کار دنیایش را به صلاح آورد و هر که اندرز دهنده خود باشد از سوى خدا براى او نگهبانى بود .




مرکز اسلامی منچستر ::: دوشنبه 87/2/2::: ساعت 7:56 عصر

سالروز وفات حضرت معصومه علیهاالسلام بر شما تسلیت باد.

بیائید دلهای خود را متوجه حرم ملکوتی ان حضرت بنمائیم و عرض سلام و ادبی داشته باشیم:

اَلسَّلامُ عَلى نُوحٍ نَبِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى اِبْراهیمَ خَلیلِ اللَّهِ اَلسَّلامُ

سلام بر نوح پیامبر خدا سلام بر ابراهیم خلیل خدا سلام

عَلى مُوسى کَلیمِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلى عیسى رُوحِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

بر موسى هم سخن خدا سلام بر عیسى روح خدا سلام بر تو اى

رَسُولَ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا خَیْرَ خَلْقِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صَفِىَّ اللَّهِ

رسول خدا سلام بر تو اى بهترین خلق خدا سلام بر تو اى برگزیده خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ خاتَِمَ النَّبِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا

سلام بر تو اى محمد بن عبدالله خاتم پیمبران سلام بر تو اى

اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ عَلِىَّ بْنَ اَبیطالِبٍ وَصِىَّ رَسُولِ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا

امیر مؤ منان على بن ابیطالب وصى رسول خدا سلام بر تو اى

فاطِمَةُ سَیِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکُما یا سِبْطَىْ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ

فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام بر شما اى دو نوه پیامبر رحمت

وَسَیِّدَىْ شَبابِ اَهْلِ الْجَّنَةِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلىَّ بْنَ الْحُسَیْنِ سَیِّدَ

و دو آقاى جوانان اهل بهشت سلام بر تو اى على بن الحسین آقاى

الْعابِدینَ وَقُرَّةَ عَیْنِ النّاظِرینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی باقِرِ

عبادت کنندگان و روشنى چشم بینندگان سلام بر تو اى محمد بن على شکافنده

الْعِلْمِ بَعْدَ النَّبِىِّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ الصّادِقَ الْبآرَّ

دانش پس از پیامبر سلام بر تو اى جعفر بن محمد راستگوى نیکوکار

الاَْمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ الطّاهِرَ الطُّهْرَ اَلسَّلامُ

امین سلام بر تو اى موسى بن جعفر امام پاک پاکیزه سلام

عَلَیْکَ یا عَلِىَّ بْنَ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضى اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا مُحَمَّدَ

بر تو اى على بن موسى (آن ) خوشنود (از حق ) و پسندیده سلام بر تو اى محمد

بْنَ عَلِی التَّقِىَّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ النَّقِىَّ النّاصِحَ

بن على تقى سلام بر تو اى على بن محمد نقى (اى ) خیرخواه

الاَْمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَسَنَ بْنَ عَلِی اَلسَّلامُ عَلَى الْوَصىِّ مِنْ

امین سلام بر تو اى حسن بن على سلام بر وصى

بَعْدِهِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى نُورِکَ وَسِراجِکَ وَوَلِىِّ وَلِیِّکَ وَوَصِىِّ

پس از او خدایا درود فرست بر نور خود و چراغ تابناکت و نماینده

وَصِیِّکَ وَحُجَّتِکَ عَلى خَلْقِکَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ

نماینده ات و وصى وصیت و حجت تو بر آفریدگانت سلام بر تو اى دختر رسول خدا

اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ و خَدیجَةَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ

سلام بر تو اى دختر فاطمه و خدیجه سلام بر تو اى دختر

اَمیرِالْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ اَلسَّلامُ

امیرمؤ منان سلام بر تو اى دختر حسن و حسین سلام

عَلَیْکِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ

بر تو اى دختر ولى خدا سلام بر تو اى خواهر ولى خدا سلام بر تو

یا عَمَّةَ وَلِىِّ اللَّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ وَرَحْمَةُ اللَّهِ

اى عمه ولى خدا سلام بر تو اى دختر موسى بن جعفر و رحمت خدا وبرکاتش نیز بر تو باد

وَبَرَکاتُهُ اَلسَّلامُ عَلَیْکِ عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَنا وَبَیْنَکُمْ فِى الْجَنَّةِ وَحَشَرَنا

سلام بر تو باد، خداوند شناسایى و آشنایى برقرار کند میان ما وشما در بهشت و محشور گرداند

فى زُمْرَتِکُمْ وَاَوْرَدَنا حَوْضَ نَبِیِّکُمْ وَسَقانا بِکَاْسِ جَدِّکُمْ مِنْ یَدِ

ما را در گروه شما و واردمان کند بر سر حوض پیامبرتان و بنوشاند به ما از جام جدتان از دست (ساقى کوثر)

عَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْکُمْ اَسْئَلُ اللَّهَ اَنْ یُرِیَنا فیکُمُ

على بن ابیطالب درودهاى خدا بر شما باد از خدا مى خواهم که بنمایاند به ما در مورد شما

السُّرُورَ وَالْفَرَجَ وَاَنْ یَجْمَعَنا وِاِیّاکُمْ فى زُمْرَةِ جَدِّکُمْ مُحَمَّدٍ صَلَّى

خوشحالى و گشایش (و ظهور) شما را و گردآورد ما و شما را در گروه جدتان محمد صلى

اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَاَنْ لا یَسْلُبَنا مَعْرِفَتَکُمْ اِنَّهُ وِلِىُّ قَدیرٌ اَتَقَرَّبُ اِلَى اللَّهِ

الله علیه و آله و نگیرد از ما معرفت شما را که براستى او سرپرست توانایى است تقرب جویم به درگاه خدا

بِحُبِّکُمْ وَالْبَراَّئَةِ مِنْ اَعْدآئِکُمْ وَالتَّسْلیمِ اِلَى اللَّهِ راضِیاً بِهِ غَیْرَ مُنْکِرٍ

بوسیله دوستى شما و بیزارى جستن از دشمنانتان و تسلیم شدن به پیشگاه خدا با رضایتمندى و خوشنودى بدون انکار

وَلا مُسْتَکْبِرٍ و عَلى یَقینِ ما اَتى بِهِ مُحَمَّدٌ وَبِهِ راضٍ نَطْلُبُ بِذلِکَ

و گردنفرازى و از روى یقین بدرستى آنچه محمد(ص ) آورده و بدان راضى و خوشنودم ومى جویم بدان وسیله

وَجْهَکَ یا سَیِّدى اَللّهُمَّ وَرِضاکَ وَالدّارَ الاْخِرَةَ یا فاطِمَةُ اشْفَعى

جلب توجه (یا دیدار) تو را اى آقاى من اى خدا و خوشنودى تو و سعادت خانه آخرت را، اى فاطمه (معصومه ) شفاعت کن

لى فىِ الْجَنَّةِ فَاِنَّ لَکِ عِنْدَ اللَّهِ شَاْناً مِنَ الشَّاْنِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ اَنْ

براى من در بهشت که تو را در پیشگاه خداوند منزلتى بزرگ است خدایا از تو خواهم که

تَخْتِمَ لى بِالسَّعادَةِ فَلا تَسْلُبْ مِنّى ما اَنَا فیهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ

سرانجام کارم را به خوشبختى ختم فرمایى و از من نگیرى آن (ایمان و معتقداتى ) را که در آن هستم و جنبش و نیرویى جز

بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ اَللّهُمَّ اسْتَجِبْ لَنا وَتَقَبَّلْهُ بِکَرَمِکَ وَعِزَّتِکَ

به خداى والاى بزرگ نیست خدایا به اجابت رسان دعاى ما را و بپذیر آنرا به بزرگوارى و عزت

وَبِرَحْمَتِکَ وَعافِیَتِکَ وَصَلَّى اللَّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعینَ وَسَلَّمَ

و به مهر و عافیت خودت و درود خدا بر محمد و آلش و هم سلام مخصوص او

تَسْلیماً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

بر ایشان باد اى مهربانترین مهربانان


 

التماس دعا




مرکز اسلامی منچستر ::: پنج شنبه 87/1/29::: ساعت 7:14 عصر

نهج البلاغه حکمت 349

 

وَ قَالَ علیه السلام: مَنْ نَظَرَ فِی عَیْبِ نَفْسِهِ اِشْتَغَلَ عَنْ عَیْبِ غَیْرِهِ وَ مَنْ رَضِیَ بِرِزْقِ اَللَّهِ لَمْ یَحْزَنْ عَلَى مَا فَاتَهُ وَ مَنْ سَلَّ سَیْفَ اَلْبَغْیِ قُتِلَ بِهِ وَ مَنْ کَابَدَ اَلْأُمُورَ عَطِبَ وَ مَنِ اِقْتَحَمَ اَللُّجَجَ غَرِقَ وَ مَنْ دَخَلَ مَدَاخِلَ اَلسُّوءِ اُتُّهِمَ وَ مَنْ کَثُرَ کَلاَمُهُ کَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ کَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَیَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَیَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ اَلنَّارَ وَ مَنْ نَظَرَ فِی عُیُوبِ اَلنَّاسِ فَأَنْکَرَهَا ثُمَّ رَضِیَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِکَ اَلْأَحْمَقُ بِعَیْنِهِ وَ اَلْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ یَنْفَدُ وَ مَنْ أَکْثَرَ مِنْ ذِکْرِ اَلْمَوْتِ رَضِیَ مِنَ اَلدُّنْیَا بِالْیَسِیرِ وَ مَنْ عَلِمَ أَنَّ کَلاَمَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ کَلاَمُهُ إِلاَّ فِیمَا یَعْنِیهِ

 

و فرمود ( ع ) : هر که به عیب خود نگریست از نگریستن در عیب دیگران بازماند هر که به روزیى که خدا به او داده ، خرسند باشد ، بر آنچه از دستش رفته ،

محزون نگردد . هر که تیغ ستم بیرون کشد ، سرانجام ، خونش به آن بریزد . هر که با کارها پنجه در افکند هلاک شود . هر که خود را به گردابها افکند ، غرق گردد . هر که به جایهاى ناشایست قدم نهد ، متهم شود . هر که سخنش بسیار باشد ، خطاهایش بسیار باشد و هر که خطایش افزونتر ، آزرمش (حیائش ) کمتر و هر که آزرمش کم باشد ، پارساییش اندک بود و هر که پارساییش اندک باشد ، قلبش بمیرد و هر که قلبش بمیرد به آتش دوزخ داخل گردد . هر که به عیبهاى مردم بنگرد و آنها را ناخوش دارد ، ولى خود مرتکب آنها گردد ، بى‏تردید احمق است . قناعت ثروتى است پایان ناپذیر . هر که فراوان یاد مرگ کند ، به اندکى از دنیا راضى باشد و هر که بداند گفتارش همان کردار اوست ، در آنچه به کارش نیاید چیزى نگوید .




مرکز اسلامی منچستر ::: دوشنبه 87/1/26::: ساعت 7:38 عصر

شیعه از دیدگاه امام حسن عسکرى (علیه السلام)

از دیدگاه امام یازدهم هر کس که بنام شیعه خوانده شود ولى اوصاف و ویژگیهاى یک شیعه حقیقى و واقعى را دارا نباشد، شیعه شمرده نمى‏شود. شیعه واقعى کسانى هستند که همچون رهبران دینى خویش در نهضت خدمت رسانى به مردم و برادران دینى خویش فعّال و کوشا باشند و به دستورات و نواهى الهى پاى بند باشند چنان که حضرت عسکرى در کلام زیبا و دلنشین خود درباره تعریف شیعه مى‏فرماید:

«شیعة عَلِّىٍ هُمُ الّذین یؤثِرُونَ اِخوانَهم عَلى اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خصاصَةٌ وَ هُمُ الَّذینَ لایَراهُمُ اللّه حَیثُ نَهاهُم وَ لا یَفقَدُهُم حَیثُ اَمرَهُم، وَ شیعَةُ عَلِىٍّ هم الَّذینَ یَقتَدُون بِعَلىٍ فى اکرامِ اِخوانِهُم المُؤمِنین(4)؛

یعنی پیروان و شیعیان على (علیه السلام) کسانى هستند که برادران (دینى) خود را بر خویش مقدم مى‏دارند گرچه خودشان نیازمند باشند و شیعیان على (علیه السلام) کسانى هستند که از آن‏چه خداوند نهى کرده دورى مى‏کنند و به آنچه امر نموده عمل مى‏کنند و آنان در تکریم و احترام برادران مؤمن خود به على(علیه السلام) اقتدا مى‏نمایند.

و در جاى دیگر درباره نشانه‏هاى شیعیان فرمود:

«علامات المؤمنین خمسٌ صلاة الاحدى و الخمسین و زیارة الاربعین و التختم فى الیمین و تعفیر الجبین و الجهر ببسم اللّه الرحمن الرحیم(5)،

نشانه‏هاى مؤمنان (شیعیان) پنچ چیز است: خواندن پنجاه و یک رکعت نماز در هر روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله) زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) داشتن انگشتر در دست راست، و ساییدن پیشانى به خاک و بلند خواندن بسم اللّه الرحمن الرحیم (در نمازها).

انتظارات امام عسکرى (علیه السلام) از شیعیان‏

انتظارات و توقّعات امام حسن عسکرى(علیه السلام) به عنوان آخرین امامى که در جامعه حضور عینى داشته، و بعد از او غیبت صغرى و کبرا فرزندش مهدى موعود (علیه السلام) آغاز مى‏گردد و براى مدّت مدیدى مردم و جامعه از درک حضور او محروم خواهند بود قابل اهمّیت و دقّت است، و مى‏تواند رهنمودهاى گرانبها و ارزشمندى باشد براى دوران غربت تشیّع و دورانى که غبار غم هجرت مولا و محبوبشان بر دلها و پیشانى آنها سایه افکنده است، اینک به گوشه‏هایى از انتظارات حضرتش مى‏پردازیم.

1- اندیشه و تفکر

اساس تمام پیشرفتهاى مادّى و معنوى بشر در طول تاریخ، اندیشه و تفکر از یک طرف، و سعى و تلاش و عمل از طرف دیگر بوده است. اگر بشر قرن بیستم و بیست و یکم از نظر صنعتى و تکنولوژى به موفقیتهاى چشمگیرى دست یافته، بر اثر اندیشه و تلاش بوده است؛ چنان که پیشرفتهاى معنوى جوامع و افراد نیز بر اثر بهره‏ورى از توان عقل و تفکر و قدرت عمل و تلاش بوده است. پیامبران، امامان و بندگان صالح الهى همگى اهل فکر و تعقل بوده‏اند، در منزلت ابوذر امام صادق(علیه السلام) فرمود:

«بیش‏ترین عبادت اباذر که رحمت خدا بر او باد، اندیشه و عبرت اندوزى بود(6)»

قرآن این کتاب الهى و آسمانى براى اندیشه و تفکر، ارزش والا و حیاتى قائل است و زیباترین و رساترین سخنان را درباره ارزش دانش و تعقل، و دقّت و تفقه بیان نموده است در قرآن بیش از هزار بار کلمه «علم» و مشتقات آن که نشانه بارورى اندیشه است تکرار شده و افزون بر 17 آیه به طور صریح انسان را دعوت به تفکر نموده، بیش از 10 آیه با کلمه «اُنظُرُوا؛ دقت کنید» شروع شده است. بیش از پنجاه مورد کلمه عقل و مشتقات آن به کار رفته است و در چهار آیه نیز قاطعانه به تدبّر در قرآن امر شده است.(7)

و همچنین از کلمه فقه و تفقه و امثال آن بهره جسته است.(8)

با توجه به این اهمّیت اندیشه و تفکّر است که امام حسن عسکرى (علیه السلام) از شیعیان خویش انتظار دارد، که اهل اندیشه و تفکر باشند. لذا فرمود:

«عَلیکُم بِالفِکرِ فَاِنَّهُ حَیاة قَلب البَصیر وَ مَفاتیحُ اَبوابِ الحِکمَةِ ؛ بر شما باد به اندیشیدن! پس به حقیقت، تفکر موجب حیات و زندگى دل آگاه و کلیدهاى دربهاى حکمت است.(9)

انسانهایى که با عقل اندیشه نکنند و با چشم جانشان در دیدن حقایق دقّت بخرج ندهند در روز قیامت نابینا محشور مى‏شوند.

امام حسن عسکرى(علیه السلام) این حقیقت را با گوشزد کردن آیه‏اى از قرآن براى اسحاق بن اسماعیل نیشابورى در طىّ نامه‏اى چنین بیان مى‏کند:

«اى اسحاق! خداوند بر تو و امثال تو از آن‏هایى که مورد رحمت الهى قرار گرفته و همچون تو داراى بصیرت خدا دادى مى‏باشند، نعمت خویش را تمام کرده است... پس به یقین بدان اى اسحاق که هرکس از دنیا نابینا بیرون رود، در آخرت هم نابینا و گمراه خواهد بود. اى اسحاق! چشمها نابینا نمى‏شوند، بلکه دلهایى که در سینه‏ها هستند نابینا مى‏شوند. (بر اثر اندیشه نکردن) و این سخن خداوند در کتاب متقن خویش است آنجا که از زبان انسان ستم پیشه بیان مى‏کند(10):

«پروردگارا چرا مرا نابینا محشور نمودى با این که داراى چشم بودیم؟ (خداوند در جواب) مى‏فرماید: همان گونه که آیات ما براى تو آمد و تو آنها را فراموش کردى، امروز نیز تو فراموش خواهى شد.(11)»

گاه امام حسن عسکرى با گوشزد این خطر که عده‏اى در جامعه عبادت را منحصر در انجام نماز و خواندن نمازهاى مستحبى و گرفتن روزه‏هاى واجب و مستحب مى‏دانند، بدون آنکه در رمز و راز آن اندیشه کنند و یا در زمان و اوضاع آن تعقل نمایند، جایگاه ویژه اندیشه و تفکر را این‏گونه بیان مى‏فرماید:

«لَیست العِبادَةُ کَثرَةَ الصِّیامِ وَ الصَّلوةِ وَ اِنّما العِبادَةُ کَثرَةُ التفکُّرِ فى اَمرِ اللّه(12)؛ عبادت به بسیارى نماز و روزه نیست، همانا عبادت تفکر بسیار در امر خداوند است».

2- ایمان گرائى و سود رسانى:

فکر و اندیشه، و یا تأمّل و تدبّر آن‏گاه ارزش حقیقى و عینى خویش را نشان مى‏دهد که منجر به ایمان و عمل و تلاش شود وگرنه تفکرى که بدنبالش ایمان و عمل نباشد مطلوب و کارساز نیست. به همین جهت آن حضرت تأکید فرمود که شیعیان به دو خصلت توجّه داشته باشند «خِصلَتانِ لَیس فَوقَهُما شَى‏ءٌ الایمانُ بِاللّه، وَ نَفعُ الاِخوان(13)؛ دو خصلت است که برتر از آن چیزى نیست، ایمان به خداوند و فایده رساندن به برادران (دینى)».

3- به یاد خدا و قیامت بودن‏

ایمان برگرفته از اندیشه بدنبال خود عمل و یاد خدا و همچنین انجام عبادت را در پى دارد، به همین جهت یکى دیگر از انتظارات حضرت عسکرى (علیه السلام) از شیعیان این است که خداوند و قیامت و رسول را فراموش نکنند. چنان که فرمود: «اَکثرُوا ذِکرُ اللّه و ذِکرَ المَوتِ وَ تِلاوَةَ القُرآن و الصَّلاةَ عَلى النَّبى؛ زیاد به یاد خداو مرگ باشید و همواره قرآن بخوانید و بر پیامبر(صلى اللّه علیه و آله و سلّم) (و آل او) درود بفرستید.(14)

و هوشمندترین و زیرکترین افراد کسى است که به یاد بعد از مرگ باشد و وجدان خویش را براى رسیدگى به اعمال قاضى قرار دهد.(15)

4- حسابرسى اعمال و پاسخگویى وجدان‏

انتظار دیگرى که امام حسن(علیه السلام) از شیعیان دارد، رسیدگى به اعمال و داشتن محاسبه در هر شبانه روز، و پاسخگویى وجدان اخلاقى است.

لازم است انسان در ابتداى هر روز نسبت به اعمال نیک و دورى از گناه با خود «مشارطه» و قرار دادى داشته باشد، و در طول روز مواظبت و «مراقبه» داشته باشد. و در پایان روز «محاسبه» و حسابرسى، و پاسخگویى به وجدان درونى خویش.

آنهایى هم که مسئولیت‏هاى اجتماعى دارند، در مقابل مردم و جامعه مسئولند که باید پاسخگو باشند، علاوه بر این در مقابل خداوند متعال، پیامبر اکرم(صلى اللّه علیه و آله و سلّم) و وجدان خویش نیز باید پاسخگو باشند.

ممکن است عده‏اى زرنگى را در آن بدانند که از حسابرسى، و پاسخگویى فرار کنند و به نوعى طفره روند، ولى باید بدانند که هرگز چنین رفتارى هوشمندى و زرنگى بحساب نمى‏آید، در همین زمینه است که حضرت عسکرى (علیه السلام) خردمندانه مى‏فرماید:

«اَکیَسُ الکیِسین مَن حاسب نَفسَه وَ عَمِلَ لما بَعدِ المَوت(16)؛ زیرکترین زیرکان (و هوشمندترین افراد) کسى است که به حساب نفس خویش پردازد (و پاسخگوى خدا و وجدان خویش باشد) و براى پس از مرگ خویش تلاش نماید».

5 - تقوا و پاکى راستى و امانتدارى‏

از مهم‏ترین و بارزترین ویژگى‏هاى مورد انتظار براى شیعیان و مؤمنان دو صفت نفسانى تقوا و ورع است که انسان را در مقابل انجام گناه و دورى از محرّمات حفظ و تقویت مى‏کند، و در کنار آن دو، دو صفت والاى امانتدارى و راستگویى است که آنچنان اهمّیت دارد که اساس نظم و انسجام و آرامش هر جامعه‏اى را مى‏توان با تقویت و ترویج این اوصاف در میان افراد جامعه پى‏ریزى نمود و مشکلات را حل و سعادت جوامع را تضمین نمود. امام حسن عسکرى(علیه السلام) با تأکید بر اوصاف فوق و برخى اوصاف دیگر خطاب به شیعیان خود مى‏فرماید:

«اُوصیکُم بِتَقوىَ اللّهِ وَ الوَرَعِ فى دِینِکم والاِجتهاد لِلّه و صِدقِ الحَدیثِ وَ اَداءِ الاَمانَةِ اِلى مَن اِئتَمَنَکُم مِن بِرِّ اَوفاجِرٍ وَ طُولِ السُّجُودِ وَ حُسنِ الجَوار فَبِهذا جاءَ مُحَمَّد (ص) صَلّوا فى عَشایِرِهِم وَ اَشهِدُوا جَنائِزَهُم وعُودُوا مرضاهُم، وَ اَدّوا حُقُوقَهُم، فَاِنَّ الرَّجُل مِنکم اِذا وَرِعَ فى دِینِهِ وَ صَدَقَ فى حَدیثِهِ وَ اَدّى الاَمانَةَ و حَسُنَ خُلقُه مَعَ النّاس قیلَ هذا شیعى فَیسرّنى ذلک؛(17)

شما را سفارش مى‏کنم به تقواى الهى و ورع در دین خود و کوشش در راه خدا، راستگویى و ردّ امانت به هرکه به شما امانت سپرد (خوب یا بد) و طولانى بودن سجده و خوب همسایه دارى؛ چرا که محمد (ص) براى این‏ها آمده است. در گروههاى آنها (مخالفان) نماز بخوانید (یعنى در نماز جماعت شرکت کنید) و در تشییع جنازه آنها حضور داشته باشید و بیمارانشان را عیادت، و حقوق آنان را ادا نمایید، زیرا اگر مردى (و فردى) از شما در دین خود ورع داشت و در سخنش راست گفت و امانت را رد کرد و اخلاقش با مردم خوب بود گفته مى‏شود این شیعه است. پس من از این (گفته) شادمان مى‏شوم.»

و در جاى دیگر فرمود:

«المُؤمِنُ بَرَکَةٌ عَلى المُؤمِنِ و حُجّةٌ عَلى الکافِر(18)؛ مؤمن (و شیعه) برکتى براى مؤمن و (اتمام) حجّتى براى کافر است.

6- جزء بهترین‏ها باشید نه بدترین‏ها

آن امام همام گاه به بیان افراد نمونه و برتر و همین طور افراد بدتر غیر مستقیم انتظار خویش را از شیعیان ابراز مى‏دارد که جزء بهترین‏ها باشید، و آنان را این‏گونه معرّفى مى‏نماید:

«اورع النّاس من وقف عند الشّبهة، اعبد النّاس من اقام على الفرائض، ازهد النّاس من ترک الحرام، اشدّ النّاس اجتهاداً من ترک الذّنوب(19)؛

پارساترین مردم کسى است که در شبهات توقف کند، عابدترین مردم کسى است که واجبات را به‏جا آورد، زاهدترین مردم کسى است که از حرام دورى کند و کوشاترین مردم کسى است که گناهان را ترک کند.»

در مقابل بدترین‏ها را نیز معرّفى مى‏کند تاشیعیان آگاهانه یا ناآگاهانه جزء آن افراد قرار نگیرند، در حدیثى آن حضرت فرمود:

«بِئسَ العَبدُ، عَبدٌ یَکون ذا وجهین وذالِسانین یَطرى اَخاهُ شاهِداً وَ یأکُلُهُ غائِباً، اِن اُعطِىَ حَسَدَهُ وَ اِن ابتَلى خانَهُ(20)؛

بدترین بندگان بنده‏اى است که داراى دو چهره و دو زبان باشد، در حضور برادرش او را مى‏ستاید و پشت سر، او را مى‏خورد(و غیبتش را گوید). اگر به او چیزى عطا شود، حسد مى‏ورزد و اگر گرفتار گردد، به او خیانت مى‏کند.»

7- عزّت نفس و دورى از ذلّت‏

انسان به عزّت نفس و تکریم شخصیت بیش از همه چیز نیازمند است انسان مى‏تواند رنج گرسنگى و تشنگى را تحمّل کند و با فقر و ندارى بسازد امّا تحقیر شخصیت و آزردگى روح و روان و پایمال شدن عزّت انسان بسادگى قابل رفع و جبران نیست، ممکن است تا پایان عمر انسان را آزار دهد، خداوند عزیز انسان را عزیز آفریده و هرگز به او اجازه تحقیر دیگران و یا شخصیت خودش را نداده.

امام صادق (علیه السلام) فرمود:

«خداوند تمام امور مؤمن را به خود او واگذار نموده، ولى به او واگذار نکرده است (و اجازه نداده) که ذلیل باشد آیا سخن خدا را نشنیده‏اى که مى‏فرماید:

«عزّت از آن خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمى‏دانند، پس مؤمن همیشه عزیز است و ذلیل نمى‏باشد»(21)

به همین جهت یکى از انتظارات مهم حضرت عسکرى (علیه السلام) در دوران غیبت امام زمان (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) این است که شیعیان عزیز و با عزّت باشند و هرگز خود را ذلیل نکنند، در یکجا فرمود:

«ما اَقبَحُ بِالمُؤمِنِ اَن تکُونَ لَهُ رَغبَة تُذِلُّه؛(22)

چه زشت است براى مؤمن (و شیعه) دل بستن به چیزى که وى را خوار مى‏سازد».

و در جاى دیگر دلسوزانه نصیحت نمود که:

«لا تمار فیذهب بهاؤک و لا تمازح فیحقر علیک؛

جدال و کشمکش مکن زیرا ارزش و شخصیت تو را از بین مى‏برد (و موجب خوارى انسان مى‏شود) و شوخى (بیش از حد) مکن تا مردم به تو جرأت جسارت پیدا نکنند.»(23)

و گاه راهکارهاى رسیدن به عزّت و دورى از ذلّت را به شیعیان ارائه مى‏دهد و قاطعانه مى‏فرماید:

«ما ترک الحقّ عزیزٌ الّا ذلّ و لا اخذ به ذلیلٌ الّا عزّ؛

هیچ عزیزى حق را رها نکرد مگر آنکه خوار و ذلیل شد، و هیچ ذلیل و خوارى به حق عمل نکرد مگر آن که عزیز گردید»(24)

8 - افتخار ما باشید نه باعث سرشکستگى ما

یکى دیگر از مهمترین انتظارات امامان مخصوصاً امام حسن عسکرى(علیه السلام) از شیعیان این است که از نظر رفتارى و اخلاقى به گونه‏اى رفتار کنند که در بین جامعه بشرى عموماً و در بین مسلمانان خصوصاً الگو و نمونه باشند تا آنجا که مردم بگویند این‏ها شیعیان على(علیه السلام) و امامان معصوم هستند، و این‏ها تربیت یافتگان مکتب اهل بیت مى‏باشند.

به همین جهت حضرت عسکرى عاجزانه درخواست مى‏فرماید:

«اِتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا زَیناً وَلا تَکُونُو شَیناً، جَرّوا اِلَینا کُلَّ مَوَدَّةٍ، وَ ادفَعُوا عَنّا کُلَّ قَبِیحٍ، فَاِنَّهُ ما قیلَ فِینا مِن حَسَنٍ فَنَحنُ اَهلُهُ و ما قیل فینا مِن سوءٍ فَما نَحن کذلک...(25)

از خدا پروا نمایید و زینت ما (مایه سرافرازى) باشید نه مایه ملامت (سرافکندگى)، همه دوستى‏ها را به سوى ما جذب کنید و هر زشتى را از ما دور نمایید؛ زیرا هر خوبى که در حق ما گفته آید ما شایستگى آن را داریم و هر بدى که درباره ما بر زبان برآید ما چنان نیستیم...(چرا که) خداوند ما را پاک شمرده و هیچ کس غیر از ما نمى‏تواند ادّعاى چنین مقامى را نماید مگر این که دروغ پرداز باشد.»

9 - از ریاست‏طلبى پرهیز کنید

از صفاتى که سخت گمراه کننده و خطرناک است مقام خواهى‏ها و ریاست‏طلبى‏ها است، بر کسى پوشیده نیست که ریاست‏طلبى‏ها چه ضربات شکننده‏اى بر پیکر اسلام وارد نموده و همین ریاست‏طلبى بود که خلافت را از مسیر اصلى خویش خارج نموده و پیش آمد آنچه که پیش آمد، و این فریاد فاطمه (سلام اللّه علیها) است از دست ریاست‏طلبى گروهى که خلافت را غصب نمودند، آنجا که فرمود:

«امّا (افسوس) کسى را مقدم داشتند که خداوند او را کنار زده بود و کسى را کنار زدند که خداوند او را مقدّم داشت، تا آنجا که ره آورد بعثت را انکار کردند و به بدعت‏ها روى آوردند، آن‏ها هوا پرستى و شهوت (و ریاست‏طلبى) را برگزیدند و بر اساس رأى و نظر شخصى عمل کردند هلاک و نابودى بر آنان باد، آیا نشنیدند کلام خدا را که فرمود:

«پروردگار تو آنچه را که مى‏خواهد خلق مى‏کند و هرچه را بخواهد اختیار مى‏کند و براى آنان اختیارى نیست...(26)».

افسوس (که سران سقیفه) آرزوها(و ریاست‏طلبى‏هاى) خود را در دنیا تحقق بخشیدند و از آینده غافل ماندند، خدا نابودشان گرداند و آنان را در کارهایشان گمراه کند...(27)»

و امروز در جامعه خود نیز شاهد ریاست‏طلبى‏ها و مقام خواهى‏ها هستیم. خدا مى‏داند که چه بودجه‏هاى کلانى در راه رسیدن به ریاست خرج شده و مى‏شود. و از چه وسیله‏هایى که براى رسیدن به مقام استفاده شده است و مى‏شود. عده‏اى براى رسیدن به مقام از آزادى‏هاى خلاف قانون و نامشروع نیز پشتیبانى کردند، و عده‏اى نیز براى رسیدن به ریاست از تخریب دیگران بهره‏جسته و یا اسلام و ارزشهاى اسلامى را سپر ریاست‏طلبى‏هاى خویش قرار دادند و...

شرح این هجران و این خون جگر          این زمان بگذار تا وقت دگر

امام حسن عسکرى(علیه السلام) با توجّه به این خطرها است که دردمندانه مى‏فرماید:

«اِیّاکَ وَ اَلاذاعَةَ وَ طَلَبَ الرِّیاسَة فَاِنَّهُما یَدعُوانِ اِلَى الهَلکَة؛ از افشاى اسرار(ما اهلبیت(علیهم السلام) و ریاست خواهى دورى کن که این دو مایه هلاک و نابودى است.»(28)

10 - استوارى بر دین و ولایت در دوران غیبت‏

آخرین انتظارى که در این سطور بدان اشاره مى‏شود، انتظار حضرت عسکرى(علیه السلام) از شیعیان خویش است در دوران غیبت کبراى امام زمان(عجل اللّه تعالى فرجه الشریف)، چرا که یکى از دورانهاى بسیار سخت و طاقت فرسا که صبر و استوارى فراوانى مى‏طلبد همین دوره است، انتظار آن حضرت این است که مردم و شیعیان دوران غیبت را تحمّل کنند و از خود بردبارى و استقامت بخرج دهند، و بر دین الهى و امامت و ولایت ثابت و استوار بمانند، و دائماً براى ظهور مهدى موعود (عجل اللّه تعالى فرجه الشریف) دعا نمایند، چرا که

«وَ اللّهِ لَیَغیبَنَّ غَیبَةً لایَنجُوا فیها مِن الهَلَکَةِ اِلّا مَن ثَبّته اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِاِمامَتِهِ وَ وَفّقَهُ لِلدّعاء بتَعجیل فَرَجِه؛ به خدا سوگند(حضرت مهدى) غیبت طولانى خواهد داشت که نجات پیدا نکند در آن دوران مگر کسانى که خداوند عزیز و جلیل بر قائل بودن (و اعتقاد) به امامت او استوارش نگهدارد، و توفیق دهد که براى فرج آن حضرت دعا نماید(29)»  (به نقل از سایت شیعه)

پى‏نوشت‏ها:

4. محمدى رى شهرى، میزان الحکمه، ج 5، ص 231.

5. بحارالانوار، ج 95، ص 348 و مصباح المتهجد، ص 787، روضة الواعظین، ج 1، ص 195.

6. بحارالانوار، ج 22، ص 431.

7. سوره نحل، آیه 44؛سوره آل عمران، آیه 191 و سوره نحل، آیه 69.

8. آمار استخراج شده بر اساس اطلاعات کتاب «المعجم المفهرس» محمد فؤاد عبدالباقى (دارالحدیث القاهره) مى‏باشد.

9. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار، ج 8، ص 115 و الحکم الزاهرة، ج 1، ص 19.

10. على بن شعبه حرّانى، تحف العقول، ص 513 و 514.

11. سوره طه، آیه 126.

12. بحارالانوار، ج 71، ص 322، وسائل الشیعه، ج 11، ص 153 ؛ اصول کافى، ج 2 ص 55 و تحف العقول، ص 518، حدیث 13.

13. تحف العقول، ص 518، حدیث 14.

14. همان، ص 487.

15. حر عاملى، وسائل الشیعه، ج 16، ص 98.

16. همان.

17. همان، ج 8، ص 389، حدیث 2 و تحف العقول، ص 518، حدیث 12 و میزان الحکمه، ج 10، ص 491.

18. تحف العقول، ص 519، حدیث 20 و درچاپ انتشارات آل على(ع) ص 892، روایت 20.

19. همان، ص 519 ح 18، و انوار البهیّة، شیخ عباس قمى، ص 318.

20. تحف العقول (همان) ص 518، ح 14 و در چاب انتشارات آل على(ع)، ص 892 روایت 14.

21. میران الحکمه، ج 5، ص 1957.

22. تحف العقول، ص 520.

23. بحارلانوار، ج 75، ص 371، میزان الحکمه، ج 9، ص 135.

24. تحف العقول، ص 520 و در چاپ انتشارات آل على (ع)، ص 894، روایت 35.

25. همان، ص 518 و در چاپ آل على(ع)، ص 890، روایت 12.

26. سوره قصص، آیه 68.

27. محمد باقر مجلسى، بحارالانوار (بیروت، داراحیاء التراث)، ج 36، ص 353 و ر - ک احقاق الحق ج‏21، ص 26.

28. تحف العقول (انتشارات آل على (ع)) ص 888، روایت 4.

29. شیخ صدوق، کمال الدین، ج 2، ص 384.  




مرکز اسلامی منچستر ::: جمعه 87/1/23::: ساعت 7:42 عصر

 

 قالَ امیرالمومنین علیه السلام: قَلِیلٌ تَدُومُ عَلَیْهِ أَرْجَى مِنْ کَثِیرٍ مَمْلُولٍ مِنْهُ

امیرالمومنین علیه السلام فرمود: چیز اندکى که بر آن مداومت کنى ، بهتر است از بسیارى که از آن ملول گردى .

 

(نهج البلاغه حکمت 278)

 




مرکز اسلامی منچستر ::: دوشنبه 87/1/19::: ساعت 2:48 عصر

<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 22


بازدید دیروز: 2


کل بازدید :54567
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<