سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زبیر پیوسته خود را از ما به حساب مى‏داشت تا آنکه فرزند نافرخنده‏اش عبد اللّه پا به جوانى گذاشت . [نهج البلاغه]

مرکز اسلامی منچستر

از کلمات قصار امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه11:

وَ قَالَ ع إِذَا قَدَرْتَ عَلَى عَدُوِّکَ فَاجْعَلِ اَلْعَفْوَ عَنْهُ شُکْراً لِلْقُدْرَةِ عَلَیْهِ

و فرمود ( ع ) : چون بر دشمن ظفر یافتى ، عفو و گذشت را شکرانه پیروزیت قرار ده .




مرکز اسلامی منچستر ::: سه شنبه 87/3/21::: ساعت 2:50 عصر

ده پیام فاطمى

یکم: فاطمه علیهاالسلام و خداشناسى

پیامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم روزى از فاطمه علیهاالسلام پرسید: از خدا چه درخواستى دارى؟ هم اکنون فرشته وحى در کنار من است و از سوى خداوند پیام آورده که هر حاجتى دارى، برآورده مى‏شود.

فاطمه علیهاالسلام در پاسخ فرمود:

«شَغَلنى عَن مَسألتهُ، لِذةَ خِدمتهِ، لاحاجةَ لى غیرَ النظرَ الى وجهه الکریم.»(1)؛ لذت خدمت او مرا از تمنّا باز داشته است جز به دیدار جمال والاى خدا، نیازى ندارم.

 دوم: فاطمه علیهاالسلام و پیامبرصلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏

 وقتى آیه 63 سوره نور «لا تجعلوا دُعاءَ الرَسولَ کدعاءِ بَعضکُم بَعضاً»؛ نازل گردید، شکوه و عظمت بیشتری در دلم جاى گرفت و پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله‏وسلم را به عنوان «اى پدر!» خطاب نمى‏کردم و مدام یا رسول الله مى‏گفتم.

یکى، دو یا سه بار از من روى برگرداند، سپس رو کرد به من و فرمود: این آیه درباره رفتار تو و بستگانت و فرزندانت نیست، تو از منى و من از تو؛ این آیه درباره آنهاست که بى‏مهرانه و با خشونت و از راه گردن‏کشى با من برخورد کرده‏اند.

تو با واژه «اى پدر» با من سخن بگو، که دل را بهتر زنده مى‏کند و خدا را بیشتر خشنود مى‏سازد.(2)

 سوم: فاطمه علیهاالسلام و ولایت

قالت فاطمة علیهاالسلام: «انَّ السعیدَ حَق السَعید مَن اَحبَ عَلیّاً فى حَیاتهِ و بعدَ مُوتهِ»(3)؛ سعادتمند راستین کسى است که على علیه‏السلام را در زندگى و پس از مرگ او دوست بدارد.

 چهارم: فاطمه علیهاالسلام و قرآن

قالت فاطمه علیهاالسلام: «حَبّبَ الّى مِن دنیاکُم ثَلاثَ: تَلاوةَ کتابَ اللهِ والنظرَ فى وجهِ رسول الله و الانفاقِ فى سبیلِ الله»(4) ؛ از دنیاى شما سه چیز را دوست دارم: تلاوت کتاب خدا، نظاره به چهره رسول خدا و بخشش در راه خدا.

 پنجم: فاطمه علیهاالسلام و قیامت

قالت فاطمه علیهاالسلام: «الویل ثمّ الویل لمن دخل النّار»(5)؛ واى، باز هم واى بر کسى که به آتش جهنّم وارد شود!

 ششم: فاطمه علیهاالسلام و على علیه‏السلام

وقتى فاطمه علیهاالسلام در بستر بود، روزى گریه کرد، على علیه‏السلام به وى فرمود: همسر گرامى! چرا گریه مى‏کنى؟ فاطمه علیهاالسلام فرمود: به خاطر مشکلاتى که تو پس از من با آن مواجه مى‏شوى؟

على علیه‏السلام فرمود: اشک نریز:

«فَواللهِ انّ ذالک لِصغیرٌ عِندى فِى ذاتِ الله تعالى»(6) ؛ سوگند به خدا! این امور در آستان مقدّس الهى کوچک است.

 هفتم: فاطمه علیهاالسلام و اخلاص

قالت فاطمة علیهاالسلام: «مَن اَصعدَ الى اللهِ خالصَ عِبادتهِ، اِهبطَ الله الیهِ اَفضلَ مَصلِحتهِ»(7) ؛ هر کس عبادت ناب و خالص خویش را به آسمان بلند الهى ارسال دارد، خداوند بهترین وسیله سامان بخشى را به سوى او خواهد فرستاد.

 هشتم: فاطمه علیهاالسلام و دین مدارى

قالت فاطمه علیهاالسلام: «فَاتقوا الله حَقّ تقاته، فیما امرکُم و انتهوُا عَمّا نَهاکُم عَنه»(8) ؛ آن چنان که شایسته خداست، نسبت به او تقوا داشته باشید، اوامرش را پاس بدارید و از آنچه نهى فرموده، خوددارى کنید.

 نهم: فاطمه علیهاالسلام و ایثارگرى

قالت فاطمه علیهاالسلام: «یا بُنىّ الجارَ ثمّ الدّار» (9) ؛ فرزندم! اول، همسایه و سپس اهل خانه.

 دهم: فاطمه علیهاالسلام و مسأله رهبرى

قالت فاطمه علیهاالسلام: «اشهد الله تعالى لقد سمعته یقول: عَلىّ خَیر مَن اَخلفهِ فیکُم و هُو الامامُ والخلیفةُ بعدى و سبطى و تِسعَةُ مِن صُلب الحسین ائمة ابرار، لئن اتبعتموهم وجدتُموهُم هادین مَهدیّینَ و لئن خالفتُموهُم لِیَکونَ الاختلاف فیکُم الى یَوم القیامةِ»(10) ؛ خدا را گواه مى‏گیرم از پدرم شنیدم که مى‏فرمود: على علیه‏السلام بهترین کسى است که در جمع میان شما مى‏گذارم. او امام و خلیفه پس از من است، او و دو نوه‏ام و نُه تن از تبار حسین علیه‏السلام امامان ابرار هستند؛ که اگر از آنان پیروى کنید، آنان را هدایت کننده و راه یافته خواهید دید و اگر با آنان مخالفت کنید، تا روز قیامت در میان شما اختلاف خواهد بود.

                                                                                                                                           "محمود مهدى‏پور"

پى‏نوشت‏ها:

1. نهج الحیاة، ص 99.

2. عوالم العلوم، ج 11، ص 74.

3. نهج الحیاة، ص 48.

4. همان، ص 271.

5. بحارالانوار، ج 7، ص 110/ عوالم، ج 11، ص 634.

6. عوالم العلوم، ج 11، ص 494.

7. همان، ص 623.

8. همان.

9. همان، ص 326.

10. همان، ص 594.

 منبع:http://www.tebyan.net/Religion_Thoughts/Articles/TheInfallibles/HazartZahra/2008/6/2/67560.html




مرکز اسلامی منچستر ::: جمعه 87/3/17::: ساعت 4:45 عصر

چه کسی می تواند مدعی شود که در میان رهبران و رؤسای جمهور امروز دنیا، فردی خداترس تر و باتقواتر از رهبر ایران اسلامی می شناسد؟ کدام ناظر منصفی تاکنون ادعا کرده که در میان حاکمان امروز، حاکمی را می شناسد که شجاع تر، با تدبیرتر، خلاق تر و هوشمندتر از رهبر ایران بر ملتی حکومت می کند؟ آیا می توان رهبری به جامعیت علمی، دینی و فقهی ایشان در دنیای اسلام پیدا کرد؟ کدام سیاست ورزی است که توانایی او همسنگ و همسان مدیریت ایشان در بحبوحه بحران ها و فشار ها وتهدید هاست؟ و کدام اهل سیاستی با درک صحیح از بحران های 18 ساله نظام اسلامی که از این حیث در میان حدود 200 کشور دنیا بی نظیر است، می تواند ادعا کند رهبری را می شناسد که او در عبور کشتی انقلاب از دل طوفان ها و امواج سهمگین، مدبرانه تر از او هدایت کشتی را می توانسته بر عهده بگیرد و به ساحل مقصود رهنمون سازد؟ کدام ملتی می تواند چونان ملت لایق ایران، رهبری را به دنیای بشریت عرضه نماید که از حیث ساده زیستی و پرهیز از زخارف دنیوی، در دنیای امروز به انگشت اشاره در آید؟

خورشید در آینه خورشید

 امام بخشی از این بار مسئولیت را در زمان حیات خویش بر دوش کشید و با تعابیری بلند و رسا در توصیف فرزند برنایش فرمود: «یکی از بازوهای پرتوان جمهوری اسلامی ...برادری آشنا به مسایل فقهی و متعهد به آن ...ازجمله افراد نادری که چون خورشید روشنی می بخشد... متعهد و مبارز در خط مستقیم اسلام... عالم به دین و سیاست... کسی که آوای دعوت او به صلاح و سداد در گوش مسلمین طنین انداز است... سربازی فداکار در جبهه جنگ و معلمی در محراب، خطیبی توانا درجمعه و جماعات و راهنمای دلسوز در صحنه انقلاب... در حکم آیه شریفه اشداء علی الکفار و رحماء بینهم... من آقای خامنه ای را بزرگ کردم... ایشان سرمایه انقلاب هستند... ایشان از اجتهادی که لازمه ولایت فقیه می باشد، برخوردارند... ایشان الحق شایسته رهبری اند، با بودن آقای خامنه ای شما خلا ء رهبری ندارید و...»

 

و چنین بود که سکاندار هدایت انقلاب، در اولین سخنرانی خود درمیان مردمی که دست بیعت به سوی ایشان دراز کرده بودند، فرمود: «ما با خدا پیمان بسته ایم راه امام خمینی را که راه اسلام و قرآن و راه عزت مسلمین است دنبال کنیم و از هیچ یک از آرمان هایی که به وسیله امام ترسیم شده، چشم پوشی نخواهیم کرد. آرمان هایی چون پیگیری سیاست نه شرقی و نه غربی، حمایت از مستضعفان و محرومان، وحدت و همبستگی دنیای اسلام، وفاداری به اصل ولایت فقیه، استقلال و خود کفایی کشور، حرکت به سمت استعدادهای جوشان داخلی وساختن جوانان و اصلی شمردن مسئله فلسطین.»

منبع خبر:http://www.rajanews.com/News/?29871




مرکز اسلامی منچستر ::: پنج شنبه 87/3/16::: ساعت 5:20 عصر

از کلمات قصار امیرالمومنین علی علیه السلام در نهج البلاغه25:

وَ قَالَ ع یَا اِبْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ

و فرمود ( ع ) : اى پسر آدم ، اگر دیدى که خداى سبحان ، نعمتش را پى‏درپى به تو ارزانى مى‏دارد و تو نافرمانیش مى‏کنى ، از کیفر او بترس .




مرکز اسلامی منچستر ::: دوشنبه 87/3/13::: ساعت 4:13 عصر

* اگر ایمان وارد قلب شود کارها اصلاح می شود  .


* ایمان به خدا نور است، ایمان به خدا باعث می شود که تمام تاریکیها از پیش پای مؤمنین برداشته بشود .


* ایمان عبارت از این است که آن مسائلی را که شما با عقلتان ادراک کرده اید، آن مسائل را قلبتان هم به آن آگاه بشود ، باورش بیاید .


* کسانی که با خدا باشند ،توجه به خدا و ایمان به خدا داشته باشند، خداوند آنها را از تمام ظلمتها، از تمام تاریکیها خارج می کند؛ و به حقیقت نور می رسند .


* بدان که حقیقت علم و ایمان _که متقوّم به علم است_ نور است .


* بدان که ایمان نیز از کمالات روحانیه ای است  که به حقیقت نوریه آن کمتر کسی آگاه گردد.حتی خود مؤمنین تا در عالم دنیا و ظلمت طبیعت هستند، از نورانیت ایمان خود و کراماتی که در پیشگاه مقدس حق برای آنها است مطلع نیستند .


* مبدأ همه خیرات و مبدأ همه ترقیاتی که برای یک مملکت است، چه درجهت مادی، چه در جهت معنوی، این است که ایمان در کار باشد .


* تهدید و تطمیع در کسانی اثر می کند که ایمان ندارند .


* مدعیان ایمان زیادند، لکن مؤمنین اندکند .


* اگر جنبه ایمان مردم تقویت شد، همه امور به راحتی انجام می شود .


* "عدد کم " بودن اشکال ندارد ، "ایمان قوی " بودن مهم است .


* آنچه میزان سعادت است این است که انسان مؤمن باشد، و صبر داشته باشد و دیگران را به صبر وادار  کند، و حق بگوید و دیگران را به حق گفتن وادار بکند .


* من نمی توانم باور کنم که کسی مبادی معنوی نداشته باشد و برای مرد م کوشش کند .


* کوشش کنید معنویت را تقویت کنید در بین این ملت، با معنویت است که شما می توانید استقلال خودتان را حفظ کنید و به مراتب کمال برسانید .


* ارزشهای معنوی ارزشهای همیشگی هستند .


* همه بد بختی ها از ضعف ایمان و سستی یقین است .

* شرافت به تقواست .


* خرابی های مادی جبرانش آسانتر از خرابی های معنوی است .


* کسانی که برای خدا کار می کنند، هیچ وقت باخت در آن نیست.آنهایی که برای دنیا کار می کنند باخت دارند، که اگر نرسیدند، خوب باختند و عمرشان [را] هم هدر دادند .


* ما امیدمان به خداست و مأیوس از خدا نیستیم؛ و بر مشکلات به امید خدا غلبه می کنیم .
 

* من اطمینان دارم که تا این ملت توجه به خدا دارد، هیچ قدرتی نمی تواند به این آسیب برساند .


* اگر ملت ما برای خدا و برای رضای پیغمبر اکرم به پیش برود ، تمام مقاصدش حاصل خواهد شد .


* گمان نکنید که کاخ سفید و کرملین الآن آرام نشسته اند و با وضع آرام زندگی می کنند؛ آنها با اضطراب زندگی می کنند، و این اضطراب برای این است که آنها تَبَع شیطان هستند، و شیطان نمی گذارد که طمأنینه پیدا بشود در قلب انسان .


* اگر ایمان به خدا و عمل برای خدا در فعالیت های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و سایر شؤون زندگی  بشر وارد شود ، پیچیده ترین مشکلات امروزی جهان به آسانی حل می شود .

منبع: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی




مرکز اسلامی منچستر ::: جمعه 87/3/10::: ساعت 1:54 عصر

<      1   2   3   4   5   >>   >
>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 34


بازدید دیروز: 5


کل بازدید :54474
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<